تقدیم به عزیزانم
دعایی میکنم هر شب که از قلبم رود مهرت
ولی اهسته میگویم الهی بی اثر باشد
انکه از چشم تو انداخت مرا بی تقصیر
چشم دارم به همین درد گرفتار شود
زیباتر از دو چشم تو پیدا نمی کنم
پروانه ام زعشق تو پروا نمی کنم
سوختم اما نبودم شمع سان یک جا مقیم
چون چراغ کاروان هر شب به صد جا سوختم
هر وقت که از زمانه دلگیر شدی
با خبر باش که از قله سرازیر شدی
ای تازه جوان قدر زمان را بشناس
تا چشم زهم باز کنی پیر شدی
بیادت عشق میکارم ای غریبه
و بی تو زرد و بیمارم غریبه
بیا فرصت بده باید بگویم
همیشع دوستت دارم غریبه
موجم کردی که بی قرارت باشم
ابرم کردی که اشکبارت باشم
در کسوت گل جلوه نمودی تا من
چون خار همیشه کنارت باشم
کاش خداوند این سه چیز را نمی آ فرید :
عشق ، غرور ، دروغ
تا انسانها مجبور نباشند بخاطر عشق از روی غرور دروغ بگویند .
دل بسه گریه نکن دیگه رفت صداش نکن
از تو قاب پنجره بی خود نگاش نکن
دیگه همرنگ تو نیست
دیگه دلتنگ تو نیست
میدونه یه ذره عشق تو دل سنگ تو نیست .
کنار آشیانه تو آشیانه میکنم
فضای آشیانه را پر از ترانه میکنم
کسی سوا ل می کند به خاطر چه زنده ای
و من برای زندگی تو را بهانه می کنم